چگونه توانمندی تصویرسازی به ما کمک می کند؟
ریحانه رضاپور فریدیان (کاندید دکتری روانشناسی بالینی)
تصویرسازی می تواند ابزاری قدرتمند برای تحریک احساسات و فیزیولوژی ما باشد. اگرچه تصویرسازی، «واقعی» نیست، اما همچنان می تواند به همان نوع تجربیاتی در بدن ما منجر شود که گویی واقعی است. برای درک این موضوع می توان چند مثال زد:
مثال 1: یک لواشک یا نصف لیمو ترش را در ذهن خود تصور کنید. بو، طعم و بافت آن را تصور کنید. اگر واقعاً روی این تصویر تمرکز کنید چه چیزی را متوجه می شوید؟ شاید بزاق در دهان شما ترشح شود، یا معده شما کمی صدا کند. بنابراین اگرچه لواشک یا لیموی واقعی وجود ندارد، اما تصویرشان همان قسمتهایی از مغز ما را تحریک میکند که لواشک واقعی آن را تحریک میکند و بنابراین منجر به همان پاسخ فیزیولوژیکی در بدن میشود.
مثال 2: به این فکر کنید که وقتی با شریک زندگیتان یا کسی هستید که از نظر جنسی بسیار جذاب است و شرایط جنسی و تحریک آمیز میشود، در بدن شما چه اتفاقی می افتد؟ این موقعیت بخشی از مغز شما را تحریک می کند، که به نوبه خود قسمت هایی از بدن شما را تحریک می کند و باعث می شود که شما از نظر جنسی برانگیخته شوید. با این حال، آیا برای این اتفاق به یک شخص واقعی نیاز دارید؟ خیر. شما فقط می توانید چشمان خود را ببندید و در مورد کسی که برایتان جذاب است تصویرسازی یا خیال پردازی کنید، و این تصویرسازی منجر به همان برانگیختگی جنسی در بدن شما می شود.
مثال 3: به این فکر کنید که چه اتفاقی می افتد اگر توسط رئیس و همکارانتان در محل کار در طی یک دوره چند ماهه مورد آزار و اذیت قرار بگیرید. این چگونه ممکن است شما را تحت تاثیر قرار دهد یا چه احساسی در شما ایجاد کند؟ شاید کمی کم خلق، استرسی، مضطرب یا عصبانی شوید. ما می دانیم که این ممکن است به این دلیل باشد که تجربه تهدید و خصومت از سوی دیگران، سیستم های تهدید ما و فرآیندهای فیزیولوژیکی (مانند هورمون های استرس) مرتبط با آن را تحریک می کند و این به مرور زمان می تواند افراد را به سمت استرس و خلق و خوی پایین سوق دهد. . البته ما نیازی به تجربه "واقعی" مانند این نداریم تا در نهایت احساس استرس و ضعف کنیم. ما می توانیم "صداهای" خصمانه را به خاطر بسپاریم، یا حتی خودمان را مورد انتقاد قرار دهیم و قلدری کنیم، و در نهایت دقیقاً همان احساس را داشته باشیم.
محققان دریافتهاند که خودانتقادگری و خصومت با خود ممکن است از عوامل آسیبپذیری برای افسردگی و اضطراب یا حفظ ناراحتی روانی باشد. حتی اگر بتوانیم از خصومت و انتقاد روسا، همکاران و دیگران با مرخصی گرفتن و احاطه کردن خود با افراد دوستانه فرار کنیم، اما وقتی نوبت به منتقد درونیمان میرسد، به سختی استراحت میکنیم و در عوض احساس میکنیم در دام افتادهایم. بدتر از آن، این منتقد درونی آسیب پذیری های ما را می شناسد و از آنها علیه ما استفاده می کند.
مثال 4: چگونه تأثیر تصویرسازی ممکن است برای تسکین ما مفید باشد؟ به این فکر کنید که چه حسی به شما دست می دهد اگر در جمع دوستان و خانواده ای باشید که با شما ملایم، مهربان و مشفق هستند. این ممکن است چه احساسی در شما ایجاد کند؟ شاید با احساس امنیت، پیوند یا تجربه درونی آرامش مرتبط باشد؟ ما می دانیم که اینها می توانند اتفاق بیفتند زیرا چنین تعاملات مراقبتی و حمایتی، سیستم تسکین ما را تحریک کرده و پاسخ های عصبی فیزیولوژیکی را برانگیزانند که باعث ایجاد احساس آرامش و ایمنی می شود. البته خیلی خوب است که دوستان و خانوادهای پشتیبان داشته باشیم که به ما کمک کنند احساس امنیت کنیم. اما در غیاب آنها، ما میتوانیم با تجسم دریافت ملایمت، مهربانی و مراقبت از دیگران، یا حتی ایجاد صدای درونی مشفق (به عبارت دیگر، پرورش شفقت به خود)، همان احساسات را ایجاد کنیم.
ما میتوانیم از توانایی تصویرسازی (یکی از مهارت های ذهن مشفق) برای تسکین خود و کمک به ایجاد الگوهای مشفقانه در مغزمان استفاده کنیم. در این فرآیند، حالات ذهنی بدنی ای را تحریک خواهیم کرد که به ما کمک می کنند تا با چالش های زندگی، از جمله اضطراب، افسردگی و آسیب پذیری انسانی خودمان مقابله کنیم و زندگی غنی تری داشته باشیم.
در اینجا چند تمرین صوتی برای تصویرسازی مشفقانه آورده شده است:
انتظارات در مورد تصویرسازی: گاهی اوقات وقتی از تصویرسازی و خلق تصاویر صحبت میکنیم، افراد میتوانند انتظارات بالا و خاصی داشته باشند. به عنوان مثال، برخی از افراد احساس می کنند که باید تصاویر بصری سه بعدی، واضح، فول HD و پایدار داشته باشند. اما برای اکثر مردم، تصویرسازی اغلب زودگذر، ناپایدار و کوتاه مدت است. در اینجا چند مثال آورده شده است که ممکن است به درک منظور ما از تصویرسازی کمک کند. این سوالات زیر را در نظر بگیرید: درخت چه شکلی است؟... یک ماشین چه شکلی است؟... امروز صبحانه چه چیزهایی میل کردید؟
هر آنچه در تلاش برای پاسخ به این سه سوال به ذهن شما خطور کرد همان تصویرسازی است؛ نه کمتر نه بیشتر. البته، این بدان معنا نیست که تصویرسازی آسان است. مانند یادگیری هر مهارت جدیدی، ایجاد قصد و فضا برای تمرین اغلب کلیدی است. بنابراین، نگه داشتن گزارشی از تمریناتتان- به ویژه، نوع و مدت تمرینی که انجام داده اید، می تواند مفید باشد. این به شما امکان میدهد تمرینهای تصویرسازی را که انجام میدهید دنبال کنید، و همچنین تمرین تصویرسازی را در هفته برنامهریزی و اجرا کنید. علاوه بر این، نظارت بر آن به شما بازخوردی در مورد پیشرفت شما و احساس موفقیت مرتبط با آن میدهد. روی برگه زیر یادداشت کنید از چه تمرین هایی استفاده کرده اید، چه زمانی (چه زمانی از روز) تمرین کرده اید و چه مدت تمرین کرده اید.
برای دریافت کاربرگ ثبت هفتگی تمرین بهوشیاری اینجا کلیک کنید.